تجدیدنظر ملک

سلام علیکم ،بنده در سال 92 ملکی را با مبایعنامه و وکالت بلا عزل از مادر خانم خریدم و تمامی ثمن معامله را پرداخت کرده بودم و مادر خانمم هم ملک را به من تحویل داده و در تصرف بنده می باشد.بعد از آن برادر خانم از مادرش و من شکایت کرد که مادرش مال غیر را فروخته در صورتی که پدرخانمم ملک مربوطه را قبل از فوتش با صلح نامه (مباعینامه) و وکالت بلاعزل به مادرخانمم فروخته بود ولی مادر خانمم سند را به نام خود نزده بود.همزمان ازمن شکایت هم کرده بود که مدارک ملک را دزدیده ام.در نتیجه مادر خانمم در اداره آگاهی شهر اقرار کرد که ملک را به من فروخته و همچنین در دادگاه بدوی اقرار کرد که ملک را به دادمادم فروخته ام و اثبات عقد بیع ثابت شد .مجددا برادرخانمم درخواست دادگاه تجدید نظر کردکه شهودی موجود هستند که شهادت می دهند پدرش ملک را صلح عمری کرده .ولی شهودش آمدن دادگاه تجدید نظر و شهادت دادند که پدرش ملک را قطعی به مادر خانمم فروخته به صورت شش دانگ.بعد از آن که نتوانست این ادعا راثابت کند باتحریک مادرش و بنگاهی که من در آنجا ملک را معامله کرده بودم بعد از گذشت 3 سال از تنظیم مبایعنامه میگه که اقاله ای را پیدا کرده که من و مادرخانمم همان لحظه عقد بیع آن را تنظیم کردیم.من صریحا اقاله را انکار کرد و گفتم که مادر خانمم 4 مکان اقرار کرده که ملک را فروخته به من حالا بعد از 3 سال همچین حرفی می زند!؟ ولی قاضی محترم اصلا به حرف من توجه نکرد و گفت اگر می خواهی بفرستیم کارشناسی خط .من هم دیدم قاضی به حرفم توجه نمی کنه گفتم بفرستید کارشناسی خط .کارشناس خط یک نفره رای به سمت اونا داد من با توجه به ادله خودم اعتراض نوشتم، کارشناس 3 نفره رای به سمت من داد ،بعد کارشناس 5 نفره رای به سمت اونا داد که البته کارشناس 5 نفره اساس تطبیق امضا من را در استکتاب، امضا ناقص من را قرار داده و رای به نفع طرف مقابل داد که کارشناسی 5 نفره بسیار مشکوکه!!و من با ادله فراوان از قبیل پرداخت تمام ثمن معامله و تحویل ملک به من تصرف و تنظیم وکالت بلا عزل توسط فروشنده و همچنین اقاریر مختلف در دادگاه بدوی و اداره آگاهی و همچنین اقرار نامه کتبی که برخی از فرزندان مادر خانمم امضا کردن نوشتم و به دادگاه تقدیم کردم ولی دادگاه توجهی به اعتراضات من نکرد و رای را با توجه به شهادت شهود که یکی از شهود هم سابقه کیفری داره و مورد قبول من نیست و همچنین رای هیئت 5 نفره (که مشکوک است) بدون توجه به اقاریر فروشنده ،به نفع طرف مقابل داد.

مگر انکار بعد از اقرار مورد قبوله؟لازم به ذکر است که تمامی اماره ها به نفع بنده است به گونه ای که طرف مقابل حتی یک اماره هم برای تایید اقاله نداره(فقط یک فسخ نامه که پشت مبایعنامه نوشته شده که امضا جعلی من پای اون هست و اثر انگشت هم نداره شاهدی هم پاش امضا نکرده اون هم بعد از سه سال گذشت از تنظیم مبایعنامه)به نظر شما این رای منطقی و عقلانی است؟اصول اولیه دادرسی در حق این جانب رعایت نشده.ماده 1275 قانون مدنی و 202 قانون آیین دادرسی مدنی کاملا حق را به بنده میده و میگه اگر کسی اقرار کرد دیگر نیاز به ارائه مدرک دیگر نیست ولی اصلا توجه به این قوانین نشده از لحاظ شرعی هم با توجه به آیات قران و حدیث نبوی اقرار العقلا علی انفسهم جائز رای دادگاه تجدید نظر درست نمی باشد.البته یک مطلب مهم در حین دادرسی تجدید نظر،حین رسیدگی پرونده من 3تا قاضی عوض شدند …. .لطفا بنده را کمک کنید .دارند به راحتی هرچه تمام تر حق بنده را ضایع می کنند. مدارک زیادی دارم که اینجا فضای کافی نیست .اگر شماره تلگرام برام بفرستید همه رو واستون می فرستم.